رنگ دلواپسی های سرد نگـــــــــــــاهم
همه جارا پر کرده است
وامــــــــــروز
درکوچه های خالی از عاطفه
به امتداد یک عشـــــــــــق می نگـــــــــرم
ومرور میکنم لحظــــــــــه های اولین دیدار را
آنجــــــــــــا که توسیب را به من دادی
ومن ندانستم که چطـــــــــــور
از دســـــــــــتانم بر زمین غلطید
سهــــــــــــم عبــــــــــور من از غصه ها
تنهــــــــــانگاهی خالی از احساس بود
چقدر غمـــــــــــگین بودم
وقتـــــــــــی قبیله آواز کوچ را می خواند
کاش قطره اشــــــــــــکم را می دیدند
که بدرقــــــــــــه راهشان ساختـــــــــــم
نظرات شما عزیزان:

فکر یک بره روشن هستم
که بیاید علف خستگی ام را بچرد
من در این تاریکی
امتداد تر بازوهایم را
زیر بارانی می بینم
که دعاهای نخستین بشر را تر کرد
من در این تاریکی
در گشودم به چمنهای قدیم
به طلایی هایی
که به دیوار اساطیر تماشا کردیم
من در این تاریکی
ریشه ها را دیدم
و برای بته نورس مرگ
آب را معنی کردم
پاسخ:ﻏﻨﭽﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭﻟﯽ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮔﺮﯾﺴﺖ..ﻏﻨﭽﻪ ﺁﻧﺮﻭﺯ ﻧﺪﺍﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﯾﻪ ﺯ ﭼﯿﺴﺖ..ﺑﺎﻍ ﭘﺮ ﮔﻞ ﺷﺪ ﻭ ﻫﺮ ﻏﻨﭽﻪ ﺑﻪ ﮔﻞ ﺷﺪ ﺗﺒﺪﯾﻞ..ﮔﺮﯾﻪ ﯼ ﺑﺎﻍ ﻓﺰﻭﻥ ﺗﺮ ﺷﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺍﺑﺮ ﮔﺮﯾﺴﺖ..ﺑﺎﻏﺒﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﻭ ﯾﮏ ﯾﮏ ﻫﻤﻪ ﮔﻞ ﻫﺎ ﺭﺍ ﭼﯿﺪ..ﺑﺎﻍ ﻋﺮﯾﺎﻥ ﺷﺪ ﻭ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﮔﻞ ﺧﺎﻟﯿﺴﺖ..ﺑﺎﻍ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﻪ ﺳﻮﺩﯼ ﺑﺮﯼ ﺍﺯ ﭼﯿﺪﻥ ﮔﻞ..ﮔﻔﺖ ﭘﮋﻣﺮﺩﮔﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻧﺘﻮﺍﻧﻢ ﻧﮕﺮﯾﺴﺖ..ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻫﺮ ﺷﺎﺧﻪ ﻧﭽﯿﻨﻢ ﮔﻞ ﺭﺍ..ﭼﻪ ﺑﻪ ﮔﻠﺰﺍﺭ ﻭ ﭼﻪ ﮔﻠﺪﺍﻥ ﺩﮔﺮ ﻋﻤﺮﺵ ﻧﯿﺴﺖ..ﻫﻤﻪ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﺑﻪ ﻣﺮﮔﻨﺪ ﭼﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭼﻪ ﮔﯿﺎﻩ..ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺗﺎ ﺑﺎﻗﯿﺴﺖ..ﮔﺮﯾﻪ ﯼ ﺑﺎﻍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺖ..ﻏﻨﭽﻪ ﮔﺮ ﮔﻞ ﺑﺸﻮﺩ ﻫﺴﺘﯽ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﺮﺩﺩ ﻧﯿﺴﺖ..ﺭﺳﻢ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﻨﯿﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ..ﻣﯿﺮﻭﺩ ﻋﻤﺮ ﻭﻟﯽ ﺧﻨﺪﻩ ﺑﻪ ﻟﺐ ﺑﺎﯾﺪ ﺯﯾﺴﺖ<<شاهین جان ممنونم از حضورت وامیدوارم همیشه شاد باشی>>
دسـت هـایـم پـیـنـه بـسـتـه انـد
پـاهـایـم بـی رمـق
خــوابــم مــی اید
مـی خـواهـم بخوابم
رهـگـذری مـی پـرسـد : چـه کـرده ای ؟
نـمـی دانـد مـگـر ؟!!!!
زنـ - ــد گـ - ــی!!!!!!!
---------------.
وبت عالی شده ابجی عالی تر هم میشه
پاسخ:زندگی آهی است بر آنچه گذشت ولبخندی است بر آنچه خواهد آمد(سلام مهرزادجان شما همیشه نسبت به من لطف داری ممنونم که سرمیزنی وخوشحالم میکنی)

اسمان غم گرفته هیچ گاه برکه طوفانی ام را حس نکرد
ان که سامان غزلهایم از اوست بی سر و سامانیم را حس نکرد.......
الناز گلم خیلی قشنگ بود موفق باشی خانمی
پاسخ:چو من رفتم از این دنیا بدانید ای جهانداران من از شوریده بختان سرکوی وفا بودم(سلام محبت عزیزم یه دنیا سپاس به خاطر حضور گرمت گلم)
برچسبها: داستان كوتاه واموزنده,طبیعت, خاطره,عشق,کوچ, عكس فاجعه, تصاويرعاشقانه, دلنوشته, چتروم"fanos", ,
تاريخ : چهار شنبه 11 دی 1392 | 10:32 | نويسنده : الناز |